واژه نامه اصطلاحات وسايل حمل و نقل و اشيا و آب
تولوق : نوعي از چرم و پوست گوسفند و لاستيك(مشك)
سَطيل : سطل
دؤلچا: سطل
وِديره : نوعي سطل دهان گشاد كه بوسيله آن آب را از چاه بيرون ميكشند.
دؤئل : سطلی از لاستیک کلفت مثل لاستیک چرخ ماشین که از آن در کشیدن خاک و یا لجن از چاه استفاده می شد .
واژه نامهبوي اولچي لري (واحدهاي طول)
آرشين : اگر يك دست انسان كاملا باز باشد از نوك بيني تا نوك انگشت مياني دست كشيده را يكآرشين حساب ميكنند و معمولا حالا يك متر محسوب ميشود.
ياريم آرشين : ميزان نيم زرع از سر آرنج تا نوك انگشت مياني دست ميباشد.
آدديم : قدم يك گام كشيده از پاشنه عقب پا تا نوك انگشت پاي جلو و اندازه تقريبي آن حدود يكآرشين است. اين اندازهها براي اندازهگيري طولهاي متوسط روي زمين و مزرعه و اطاق بكار ميرود.
آغاج (فرسنگ يا فرسخ) : مقدار راهي است كه يك انسان معمولي در بيابان و كوه به حالت پياده وبدون خستگي و در حالت معمولي بتواند در مدت يك ساعت طي كند. هر آغاج يا فرسنگبرابر با 6 كيلومتر است.
آياخ (پا) : براي اندازهگيري طولهاي كوچك كه روي زمين قرار دارند مانند فرش و طول و عرض اتاق و اندازه آن از انتهاي پاشنه تا سرانگشت پا.
دؤت بارماق (چهار انگشت): پهناي چهار انگشت بهم چسبيده است از سايه انگشت سبابه تاانگشت كوچك.
قاريش : طول آن از نوك انگشت كوچك تا نوك انگشت شست در حاليكه همه انگشتان كاملا ازهمديگر باز باشد.
نظرات شما عزیزان: